۷ شهریور ۱۳۸۸

شرف خسرو و سعید


بابک داد که دربدری های این روزهایش کم از اوضاع میهمانان اوین نیست دیشب و در برنامه تفسیر خبر صدای آمریکا می گوید که مردم ایران دلشان لک زده برای یک خسرو گلسرخی که در دادگاه بلند شود و بگوید که من بر اساس اعتقادم مبارزه کردم و ... از دادگاه اول متهمان جریانات پس از انتخابات و پخش مصاحبه عطریانفر و ابطحی از سیمای جمهوری اسلامی ایران به زمزمه و گاه کمی بلندتر از گوشه و کنار همین حرف دیشب بابک داد شنیده می شد که ای کاش خسرو ی دیگر . زمزمه ای که همراه می شد با لب گزیدن و سرخ و سیاه شدن از دیدن آنچه در سیمای جمهوری اسلامی می دیدند و این یعنی اینکه از آنچه می گذرد خوشحال نیستند .اما ماجرا به همینجا ختم نشد و نمی شود ، نیم نگاهی به ستون سمت چپ رجا نیوز و نگاه اجمالی به وبلاگ های لینک شده در این سایت خبری نشان می دهد که آنطرف ماجرا هم به همین موضوع پرداخته اند اما نه با لب گزیدن و سرخ و سیاه شدن که با نیشخندی بر لب و از روی سر مستی .وقتی مجید بذر افکن سردبیر مرکز اسناد انقلاب اسلامی از شرف خسرو به سعید و شرف اشرف ! به میر می نویسد ، باید نگران بود و کمی با مراقبت بیشتر و نه از روی احساس سخن گفت و نوشت .
نه محمد علی ابطحی جایی نوشت که پشت حمایتش از کروبی یک ایدئولوژی قوی وجود دارد که حاضر است عیال و مال و خانمان بابت آن بپردازد و نه بقیه دوستان هیچگاه ادعای چریک بودن و مبارزه به قیمت مرگ کردند ، با استثناء بهزاد نبوی که نان را هنوز به نرخ زمان پهلوی می خورد و گاه گداری از چریک پیر بودن می گفت ( البته بقیه می گفتتند و نه خود بهزاد ) . آنچه به نام جنبش سبز معروف شد و می شناسیمش این روزها هم نیازمند خسرو گلسرخی نیست که زمانه خسرو گلسرخی نیست و دادگاه هم دادگاه خسرو گلسرخی و کرامتیان و بقیه نیست ، و این را خود بهتر می دانید .
نه من و نه بابک داد و نه بقیه نمی دانیم پشت دیوارهای اوین چه می گذرد ، پس نمی توانیم و نه حق داریم که از اینجا برای آنها که هفتاد روز است وضعیت را با پوست و گوشت و استخوان شان لمس کرده اند تکلیف مشخص کنیم که چنین بگویید و چنان و بر سر دار بروید تا ما فردا از شما شهید بسازیم .
متشکرم از آقای بذر افکن که این دو عکس را تلفیق کرد تا کار ما را هم راحت تر کند ( به هر نیت !)، آقای داد و من و شما و همه انها که در دل و یا زبان انتظار خسرو شدن از سعید داریم فراموش نکنید که سعید حجاریان بدون کمک دیگران قادر به برطرف کردن نیازهای اولیه خود هم نیست . نیم نگاهی به زمان و مکان و افراد و عقاید و وضعیت در قیاس هم گاهی لازم است .
لینک های مرتبط :
- فایل صوتی دفاعیات خسرو گلسرخی
- فایل ویدیوئی دفاعیات خسرو گلسرخی
- متن دفاعیات خسرو گلسرخی
- مصاحبه بابک داد با صدای آمریکا

۴ نظر:

ناشناس گفت...

سلام آقا رضا،اشتباه نکنین،خیلی افتضاحه اگه بخوایم این همه جوش و خروشو اعتراضو به حمایت از میرحسین یا کروبی نسبت بدیم الان وقت مبارزه اس چه بخوایم چه نخوایم باید کسانی که ادعای رهبری یگ جنبشو دارن خیلی مقاومتر از این حرفا باشن .تازه شرایط ما نبت به سال 57 از همه نظر اسفناکتره پس برا مبارزه و تغییر وضعیت به مردان مردتری نیاز هست

فیدوس گفت...

من این و نگفتم ، ببینین جنبشی نبود قبل از انتخابات ، چن کاندید بودن و یه مثلن انتخابات ف و بعد هم تقلب و بعد هم که همون شب و یکی دو شب بعد همه را گرفتن ، پس چون جنبشی در کار نبود اون اول ،خود بخود سرانی هم نبودند . جنبش بعدن بوجود اومد ، حالا اگر بر فرض میر حسین موسوی یا کروبی یا خاتمی رفتن اون تو و این وضعیت پیش اومد ما حق داریم بگیم سران جنبش زه زدن ! درسته ؟

فرهاد گفت...

فوق الاده بود رضا.قشنگ تحلیل کردی

آلاله گفت...

کاشکی یک نفر به پا خیزد!!!
یا به قول اخوان:
کاوه ای پیدا نخواهد شد امید
کاشکی اسکندری پیدا شود!