پس چرا نمی ترسند ؟! مردم را می گویم ، چرا نمی ترسند و باز به خیابان می آیند ، مثلا همین امروز در خیابان کریم خان و جلو دفتر روزنامه اعتماد ملی . کم و زیادش را نمی دانم ، ولی بالاخره عده ای که آمدند ، گیرم که فارس و رجا نیوز به روال گذشته و به تمسخر بنویسند سی چهل نفری جمع شده بودند و دقایقی ماندند و بعد هم پراکنده شدند . ولی قبول دارید که عده ای آمدند ؟ بیش از دو ماه است که می زنند و می گیرند و لت و پار می کنند و به بازداشتگاه می فرستند و آنجا هم که ... درصدی از اخبار به بیرون درز پیدا کرده از بازداشت گاه ها هم اگر راست باشد باز وحشتناک است . گفتن ندارد، که جلسات دادگاه و قیافه های شبح مانند و اعترافات و مصاحبه ها خود گواه همه چیز هستند . تازه این روزها هم که خبر تجاوز به بازداشت شدگان دختر و پسر نقل هر محفلی است خواه در تایید و خواه در تکذیب که به قولی تا نباشد چیزکی ... با همه این احوال و اوصاف چرا باز چهلم ندا که شد رفتند ، تعدادشان هم کم نبود ، نه روی پوشانده بودند و نه اثری از ترس در چهره هایشان دیده می شد ، خودتان که دیدید ، عکس ها و ویدیوها خود گواهی می دهند . نماز جمعه هم آمدند و باطوم خودند و باز عده ای بازداشت شدند ، در حالیکه می دانستند پشت دیوارهای کهریزک چه می گذرد ، با این وجود باز هم آمدند . همین امروز هم ، گفتم که همین امروز هم آمدند جلو دفتر روزنامه اعتماد ملی و ... فردا را نمی دانم ، غیبگو که نیستم ، اما ... متحیرم که چرا نمی ترسند ؟! مردم را می گویم ، چرا نمی ترسند و باز به خیابان می آیند ؟
۱۳ نظر:
198 METHODS OF NONVIOLENT PROTEST AND PERSUASION
by Gene Sharp
http://www.starhawk.org/activism/198ways.html
ترجمه
http://translate.google.com/translate?js=y&prev=_t&hl=en&ie=UTF-8&u=www.starhawk.org%2Factivism%2F198ways.html&sl=en&tl=fa&history_state0=
نمی ترسند بلکه شجاعانه ایستادند و از رای و حق خود دفاع می کنند
سلام
ترس!!!
ترس در راه مبارزه؟!!!
انگار به واژه ها هم باید شک کرد!
ترس چه معنای غریبی دارد
این روزها
...
....
.....
سلام!
این مطلب رو دوست دارم! خیلی!
شکل نوشتنت هم خیلی بهتر از قبله!
ممنونم بهتاش
ديگر ترسها ريخته اند.
ديگر كسي از چيزي نميترسد. مردم دست در دست هم هستند،زنجیروار
ma ke midanim oghde shoma az chist veli shoma mesl digeran shojaee nisti
می بینم چقد جرات و شجاعت داری که گزینه ناشناس را انتخاب کردی تهمتن،نه نمیدونی چه عقده ای دارم پهلوون نمی دونی .
فقط یک جمله می نویسم :
ترس از بنده شرک به خداست
ترس هم آستانه دارد. گاهی خشم به ترس به راحتی غلبه می کند.
در اینکه مردم خیلی شجاعت دارند که شکی نیست. تازه به قول شما اینهمه خطر در کمینشان است اینقدر حضور پیدا میکنند. تصور کنید زمانی را که خطری نباشد چه جمعیتی از معترضین را در خیابان ها باید دید
درست این نیست که نمی ترسند، بلکه به ترس غلبه می کنند. بغض آلود ترین شعاری که در تجمعات و قبل از درگیری ها شنیدم این بود "نترسین، نترسین، ما همه با هم هستیم" بغض آلود از این لحاظ که همه آنهائی که این شعار را فریاد می زدیم در واقع می ترسیدیم و برای غلبه بر همین ترس هم این شعار را می دادیم. مردمی بی پناه در مواجهه با اوباش مسلح. کار این حکومت تمام است. مرحله بعد از این گونه غلبه بر ترس رهائی از قید ترس است، زمانی که شخص به آنجا برسد که قید همه چیز را بزند و بر غریزه صیانت از نفس چیره شود. عده ای به این مرحله رسیده اند، دیگرانی هم خواهند رسید.
زندگی در شهری که بدانی در زندان هایش با بیگناهان چه می کنند سخت است.
http://arteshesabz.blogspot.com
lotfan etela resani konid
ارسال یک نظر