۹ فروردین ۱۳۸۹

مستند "فیلسوف و سراینده" /نگاهی به زندگی اسماعیل خویی

با یک دل غمگین بجهان شادی نیست / تا یک ده ویران بود ، آبادی نیست
تا در همه جهان یکی زندان هست / در هیچ کجای عالم آزادی نیست - اسماعیل خویی
- مستند " فیلسوف و سراینده" حاصل گفتگوی صادق صبا با اسماعیل خویی شاعر معاصر مقیم لندن را از اینجا ، اینجا و اینجا (در سه قسمت ) دریافت کنید .

۳ فروردین ۱۳۸۹

این خرمن خون دوباره گل خواهد داد



بعد از 71 سال زندگی توام با مبارزه و زندان،انتخاب مرگی خود خواسته فقط از منصور خاکسار بر می آمد . منصور خاکسار شاعر و چریک چپ در منزل در تبعیدش در لس آنجلس آمریکا به زندگی ش خاتمه داد . ویدیوی فوق یکی از آخرین شعر خوانی های زنده یاد منصور خاکسار است که چندی پیش و در جمع مادران عزادار در لس آنجلس انجام شد .
- بیانیه کانون نویسندگان ایران در تبعید به مناسبت درگذشت منصور خاکسار
- بیانیه جمعی از نویسندگان و هنرمندان به مناسبت درگذشت منصور خاکسار

به امید روزی که

به امید روزی که در خانه هر ایرانی - گلاب به روی همه - یک دست به آب (توالت فعلی) فرنگی باشد.

۱ فروردین ۱۳۸۹

یک استراحت کوتاه /مانا نیستانی

شادباش نوروزی نوروز 1330 دکتر مصدق

پیام شادباش نوروزی دکتر محمد مصدق خطاب به ملت ایران ،یک روز بعد از ملی شدن صنعت نفت (29 اسفند 1329) در نوروز 1330را از اینجا ببینید و بشنوید.
پیشنهاد:از ستون سمت چپ در همین صفحه می توانید پیام نوروزی شخصیت های مختلف (میر حسین موسوی ،مهدی کروبی،باراک اوباما و...) به مناسبت نوروز 89 را ببینید و بشنوید.

۲۹ اسفند ۱۳۸۸

آخرش این نفت ...

آخرسر نفهمیدم
این صنعت نفت و مصدق ملی کرد یا کاشانی ...
و اینکه بعد از آن سال ها صنعت نفت ملی شد یا دولتی ؟
و اینکه آخرش نفت طلای سیاه ست یا بلای جان ملت ایران؟!

از این رفراندوم تا آن رفراندوم فرج است

من هم با شما موافقم- البته در همین یک مورد- که این راه ، راه خوبی است ، تازه من فکر می کنم که این راه می تواند بهترین راه هم باشد .
.
.
راستی:
آنها هم می گفتند رفراندوم ... رفراندوم و کتک می خوردند و باطوم وگاز اشک آور و کمی اسپری فلفل و!نمی دانم شاید بخاطر این کتک می خوردند که پشت بند آن می گفتند ... این است شعار مردم ... کسی چه می داند !
پی نوشت:
اینجا نوشته است که چندی پیش برادارن غیر دینی ما در مملکت سوئیس در رفراندوم حمایت قانونی از حیوانات و گرفتن وکیل تسخیری برای آنها شرکت کردند .
جهت اطلاع: عنوان مطلب ارتباطی با پی نوشت ندارد

بیچاره زغال

زمستون رفت و رو سیاه ی موند به ...
بیچاره زغال!

۲۵ اسفند ۱۳۸۸

به گیرنده های خود دست نزنید ... اشکال از حافظ است

ما که نه سر سیریم و نه ته پیاز اما خوب نیست آدم بیش از حد معمول از خودش کار بکشد ،آنهم از مغزش!بعد از آن همه سال کاردروزارت بشوی مشاورو رئیس بیمارستان وعضو فرهنگستان و کلی چیزهای دیگرو تازه یادت بیفتد که تو در اصل مورخ بودی و با مدرک تخصص اطفال ودر حضور این همه مورخ پیر و جوان ،کتاب تاریخ معاصر ایران (سوم دبیرستان) را بنویسی و لابلای اینهمه مشاوره و تدوین تاریخ ،بشوی حافظ شناس!خوب معلوم است دست آخر نتیجه می شود این ،ملاحظه بفرمایید.
البته تپق زدن در یک برنامه زنده و گاه و بی گاه رسیدن مغز به نقطه کور - البته برای چند ثانیه - امری طبیعی است،اما خوب قبول کنید که در این مملکت حافظ شناس کم نداریم،داریم؟!

۲۴ اسفند ۱۳۸۸

چهارشنبه سوری جیزِ

چهارشنبه سوری...
- چهار شنبه سوری ؟!...نه ...نه ...چهارشنبه سوری بدِ...جیزِ...دست و میسوزونه...
چهارشنبه سوری...چهارشنبه سوری
- نه عزیزم...چهارشنبه سوری کار بچه های بدِ...تو که بچه بدی نبودی!
چهارشنبه سوری ...چهارشنبه سوری ...چهارشنبه سوری
- چهار شنبه سوری می خوای چیکار اخه؟...بشین تو خونه تلویزیون تماشا کن ... ببین صدا و سیمای ملی زحمت کشیده برا سه شنبه آخر سال چه فیلم ای توپی گذاشته ... همه بزن بزن و تریپ عشقی ...نابودگر...جان سخت... هالیوودی ...چی می خوای دیگه ؟!
چهارشنبه سوری...چهارشنبه سوری...چهارشنبه سوری...چهارشنبه سوری
- خفه شو...گفتم نه ...چهارشنبه سوری نه ...تمام
چهارشنبه سوری
چهارشنبه سوری
چهارشنبه سوری ...

۱۸ اسفند ۱۳۸۸

تک گویی های واژن

"تک گویی های واژن" حاصل مصاحبه ایو انسلر نویسنده فمنیست آمریکایی است با بیش از دویست زن از نقاط مختلف جهان با نژاد ، مذهب و سنین مختلف . نمایش تک گویی های واژن شامل تعدادی تک گویی است که توسط چند زن اجرا می شود و در هر یک از آنها زنی در مورد مسائل مرتبط با واژن خود مانند سکس ،عشق ، تجاوز جنسی ،عادت ماهیانه ،ارگاسم ،زایمان و غیره صحبت می کند .
این نمایشنامه هر سال بروز شده و زنان جدیدی با موضوعات تازه به آن اضافه می شوند . که از آخرین موضوعات اضافه شده می توان به بخش "برقع" اشاره کرد که به وضعیت زنان افغان به خصوص در زمان طالبان اشاره دارد .
صحبت از ممنوع ترین بخش بدن زنان کار چندان ساده ای نیست و همین هم نقطه قوت نمایشنامه " تک گویی های واژن " است.
- سایت رسمی نمایشنامه تک گویی های واژن +
- تک گویی های واژن در ویکی پدیا +
- متن نمایشنامه به زبان اصلی +
- درباره تک گویی های واژن - لورا زند +
- تک گویی های واژن - اسد سیف +

۱۵ اسفند ۱۳۸۸

یاد درخت توت خانه پدری

یاد درخت توت خانه پدری افتادم و دلم گرفت و اگر بگویم برای لحظاتی درد دیسک کمر را فراموش کردم دروغ نگفتم . درخت توت حیات خانه پدری برای پسری که چندان برون گرا نبود، رفیق و همدم بی عیب و نقصی بود تا همه سال های کودکی و نوجوانی ش را در زیر و بالای آن بگذراند ... درخت توت خانه پدری همانقدر که رفیق روزها و گاه شب های پسرک بود ، محل مناقشه و دعوای مادر بود و زن عمو ... آخر همه دعواها ختم می شد به درخت توت ... که درست در کناردیوار قرار داشت ... دیواری که اول نبود و بعد ها درست شد و خانه ها جدا شدند و درخت سهم خانه ما شد و ادعای زن عمو که درخت را ما کاشتیم !و تا آن روز که مادر به بهانه کثیف شدن حیات اما خسته از بار ادعای مالکیت فرمان به اره کردن درخت داد و ...
امروز نیمه اسفند بود، روزی که درختی نکاشتم اما یاد درخت کشته شده روح خسته ام را خسته تر کرد ... خرده نگیریم بر گذشتگان که بر درخت دخیل می بستند، باور کنید درخت مقدس است.
- قطع هزاران درخت در تاسوعا و عاشورای امسال در استان لرستان

جیر جیرِ کفگیرِ به ته دیگ رسیده

صدای جیر جیرِ کف گیرِ به تهِ دیگ رسیده فقط صاحب کف گیر را عصبی می کند. اینجا
راستی آقای کیهان گور پدر اخلاق و روز زبان مادری و ... این وجه تشابه میر حسین با صدام حسین چیه لطفن؟... نه نگو ...نگو...فهمیدم ،هر دو تا دیکتاتورن...درسته ؟پس مر گ ب... نه ... بی خیال بابا...مرگ بر صدام

۱۴ اسفند ۱۳۸۸

درهای باز بسته قلعه احمدآباد

کیهان نوشت میلیون ها نفر در مراسم سالگرد دکتر مصدق بر سر مزار او در قلعه احمد آباد شرکت کردند . اینجا
پدر طالقانی هم آمده بود، برای سخنرانی . "
- امروز ، روز خاطره انگیزی است برای ملت ما . همه در پیرامون تربت شخصیتی مبارز و تاریخی جمع شده ایم . نام مرحوم دکتر محمد مصدق برای همه ی ملت ایران و برای تاریخ ما و نهضت ما ، خاطره انگیز است . به همان اندازه برای دشمنان ما ، دشمنان داخلی و خارجی ، استعمار خارجی و عوامل استعمار داخلی ، وحشت آور و نگران آور است . دکتر مصدق 12 سال پیش در حال تبعید و در میان این قلعه و بیابان چشم از جهان دوخت . ولی مزار او و نام او برای دشمنان ملت وحشت انگیز بود . همه ی راهها را بروی ما و ملت ، در این گوشه ی بیابان می بستند . چرا ؟! مگر دکتر مصدق چه بود ؟ " اینجا
متن کامل گزارش روزنامه کیهان آن روزها را از مراسم سالگرد دکتر مصدق در 14 اسفند 1357 به همراه متن سخنرانی مرحوم طالقانی در این مراسم را در در وبلاگ مصائب آنا بخوانید .
امروز 14 اسفند 1388 است و درهای قلعه احمد آباد بروی ...

۱۳ اسفند ۱۳۸۸

مرور کارنامه "هانکه"در استراحت مطلق

سه هفته استراحت تقریبن مطلق در رختخواب می تواند کسل کننده باشد و اعصاب خورد کن ، البته لابلای این اعصاب خوردی و کسالت، وقت اضافه برای دیدن چند فیلم خوب هم پیدا شده . مثلن مجموعه فیلم های مایکل هانکه ." پنهان"،" بازی های خنده دار"،"معلم پیانو" و"روبان سفید" را دیدم ،بعضی را البته برای بار چندم .
محمود خوش چهره به بهانه نقد " روبان سفید"نگاهی دارد به کارنامه فیلم سازی مایکل هانکه ،البته با تکیه بر فیلم های پنهان ،بازی های خنده دار و روبان سفید .دلیلی داشت که به فیلم تلخ "معلم پیانو" اشاره ای نداشت ، نمی دانم !
"روبان سفید:خانواده ی اقتدار گرا و فاشیسم " نوشته محمود خوش چهره

یکصد سالگی پدر و درخت گردوی شهمیرزاد

همه گریه می کردند...زن و مرد و پیر و جوان و بر سر می زدند... به پهنای صورتش اشک بود و بغض آلود گفت بی پدر شدیم ... پدر طالقانی مرد ... هنوز از مرگ تجربه کسب نکرده بودم که درک بغض در گلویش برایم آسان باشد ... به خانه که برگشتیم نوار کاست رنگ و رو رفته سونی را روی ضبط گذاشت ..." بگذارید این مردم مسئولیت پیدا کنن ... این مردمن که کشته دادن... این توده ای ها ...توده های جنوب شهر تهرانند که کشته دادن..." و این تکه را من آن موقع ها و بعد ها چقدر دوست داشتم و گوش دادم !
- بیست اسفند 57 با روزنامه کیهان مصاحبه کرد و گفت" در مورد حجاب اجباری حتی برای زنان مسلمان هم نیست .چه اجباری؟..."
- 13 اسفند 1289درگلیرد طالقان بدنیا آمد و 19 شهریور 1358 در تهران درگذشت و به قول یکی از دوستان به اندازه مواجب بگیران کمیته امداد هم خیری از انقلاب ندید !
امروز یکصدمین سال تولد پدر طالقانی بود،کسی چه می داند شاید هم پدر در همان روزی بدنیا آمده بود که درخت گردوی یکصد ساله شهمیرزاد سمنان کاشته شد،درختی که یکی دو روز پیش و شاید هم به مناسبت روز درختکاری(15 اسفند)!توسط موسسه مالی و اعتباری صندوق مهر رضای این شهر قطع شد
- سخنرانی آیت الله طالقانی در کاخ سعدآباد با موضوع آزادی دراسلام/مدت سخنرانی :80 دقیقه

۱۲ اسفند ۱۳۸۸

"طنز وبلاگی"را دانلود کنید ...عجله کنید ,از دهن میفته ها!

تا از دهن نیفتاده و سرد نشده پیشتهاد می کنم کتاب "طنز دات کام (طنز وبلاگی)" جمع آوری و نوشته شده بوسیله بی بی گل را از همانجا یا از همینجا دانلود کنید. طنز وبلاگی بی بی گل متاسفانه یا نمی دانم شاید هم خوشبختانه توسط مراجع ذیربط غیر قابل انتشار-چاپ- تشخیص داده شده و او - بی بی گل - هم نازنی -معائل فمنیستی نامردی- نکرده و گذاشته روی این ترنت به کوری چشم اون تر نت!

راهی که "پسر حماس"انتخاب کرد !

مصعب حسن یوسف نه تنها از کار خود پشیمان نیست بلکه از آن به عنوان یک تجربه خوب نام می برد. تجربه ای که به گفته مصعب باعث شده تا یکبار هم به جای شنیدن خبر کشته شدن چند اسرائیلی بوسیله اعضاء حماس,خبر نجات یافتن تنی چند اسرائیلی بوسیله یک عضو حماس شنیده شود.
مصعب یوسف 32 ساله فرزند شیخ حسن یوسف از بنیانگذاران حماس است که چندی پیش در مصاحبه با هاآرتص از همکاری ده ساله خود با موساد پرده برداشت. مصعب این مصاحبه را در آستانه انتشار کتابش با عنوان "پسر حماس" انجام داده است.
بدون شک و به گفته مصعب این کار او با مخالفت های شدیدی مواجه خواهد شد اما در کنار این ناراحتی ها او از خوشحالی خانواده هایی سخن می گوید که توسط او و با لو دادن عملیات انتحاری جان عزیزان شان نجات یافت. خوشحالی در میان اسرائیلی ها و ناراحتی و خشم در میان اعضاء حماس و اوج این خشم را پدر در زندان مصعب- شیخ حسن یوسف- نشان داد و از زندان اسرائیل پیام داد که دیگر پسری با نام مصعب ندارد.
مصعب حسن یوسف به مذهب مسیحیت گرویده و در حال حاضر ساکن کالیفرنیاست.

۱۱ اسفند ۱۳۸۸

اعتماد اما که تعطیل شد...!

شرق که تعطیل شد دم در روزنامه خیلی ها گریه کردند حتی سردبیر و خیلی ها دلداری می دادند مثل همسر سردبیر .قبل از شرق و کمی بعد از شرق هم بسیاری روزنامه های دیگر توقیف شدند و باز خیلی ها حالا یا گریه کردند و اگر هم گریه نکردند بغضی را با خود به خانه بردند شاید تا آنجا ... اعتماد اما که تعطیل شد...! خودتان که می بینید ...ببینید.
لبخند ...خنده...و کلی انگشت های بالا رفته به علامت Vو چیزهای دیگر...چه خوب
برای تماشای بهتر لبخند ها روی عکس کلیک کنید

۱۰ اسفند ۱۳۸۸

قربون ت برم الهی!

تو تختخواب و در لحظات پایانی قربون شریک جنسی ت می روی - هر کی باشه!- ،پشت تلفن قربون دوست دخترت میری - نرسیده به وصال!-،وسط جاده قربون دست هر کسی می روی که یه دستی به ماشین ت بزنه بلکه راه بیفته ،قربون گل پسر و گل دختر ت می روی هر وقت کیفور بودی وغم نان و آب و گاز و ... ت نبود، قربون...صدرا جان بازم بروم یا کافیه؟!
اصولن هر کسی قربون صدقه می رود چیزی می خواهد.باور نمی کنید ؟ این طوطی خوش سخن ایرونی را ببینید.
به رسم بازی من هم فرهاد - جیرجیرک و سعیده را به قربانگاه دعوت می کنم + فرشته و کوثر !