۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۹

روز معلم و گل بی منت بارون عشایر

چقدر خوب شد که روز معلم کلاس ندارم و مجبور نیستم خزعبلات رسمی این روز را بشنوم . تا لنگ ظهر خوابیدم و سر ظهر با صدای بارون بیدار شدم . روز معلم !
اما عجب بارونی می آید. اردی بهشت و اینهمه بارون ! کم سابقه است ، یا حداقل من که یاد ندارم این نوع بارون را در این موقع سال.
دیروز هم که محمد بهمن بیگی مرد . هروقت از این مرد می گویند یاد جبار باغچه بان می افتم . شباهت زیادی بین کار این دو مرد می بینم . باغچه بان خواندن و نوشتن را به دنیای ناشنوایان و معلولین برد کاری که بهمن بیگی در میان ایلات و عشایر ایران کرد .
صدای بارون هیچوقت برایم تکراری و ملال آور نمی شود . اینکه دوست دارم جای "باران" بنویسم "بارون"هم برایم جالب است.
بهمن بیگی بنیانگذار آموزش عشایری و مبدع تربیت معلم عشایری بود ،اما در این چند سالی که من در دبیرستان دخترانه عشایری تدریس می کنم یاد ندارم کسی یادی از او کرده باشد یا عکسی از در قابی بر دیواری جای گرفته باشد . تا جایی هم که سراغ دارم هیچ مدرسه عشایری حداقل در این استان به نام او نامگذاری نشده . بهتر ... بگذار از نام های مرسوم خودشان استفاده کنند ، امیدوارم در برنامه امروز هم مثل همه سال های گذشته یادی از بهمن بیگی نکنند ... گل بی منت بارون عشایر چندان هم محتاج یاد و نام نبود .

۳ نظر:

Mahbub گفت...

خوشم نمیآد این روزها را بدون برنامه نام گذاری کرده اند به اشخاص مربوطه!! تبریک بگم چون به نظرم برای هر چی آدم مظلوم تو دنیاست یه روزی رو اختصاص داده اند!!!
آره حیف! حیف که وقتی یکی میره تازه یادش می فتیم البته برای اونی که کار به این بزرگی کرده این ریاکاری ها اصلا مفهومی نداره
نتیجه ای رو که اون می خواسته از کارش بگیره گرفته هم برای جامعه و هم برای تکامل روح خودش پس خوش به حالش


آقا چرا نمیشه اینجا کامنت گذاشت؟!!! اینا رو هم با هزار امید و آرزو می نویسم بلکه بشه پستش کرد!!!

ناشناس گفت...

معلم خوبم!!!؟؟؟روز تو 5اکتبره....یادم مونده.............روزهایت خوش.

شب نویس گفت...

باز هم درود.بهمن بیگی را 5 ماه پیش از فوتش زیارت کردم.همیشه ارزوی دیدارش را داشتم.حتی بابا بزرگ هم از او می گفت.....یادش گرامی باد