۱۰ اسفند ۱۳۸۸

قربون ت برم الهی!

تو تختخواب و در لحظات پایانی قربون شریک جنسی ت می روی - هر کی باشه!- ،پشت تلفن قربون دوست دخترت میری - نرسیده به وصال!-،وسط جاده قربون دست هر کسی می روی که یه دستی به ماشین ت بزنه بلکه راه بیفته ،قربون گل پسر و گل دختر ت می روی هر وقت کیفور بودی وغم نان و آب و گاز و ... ت نبود، قربون...صدرا جان بازم بروم یا کافیه؟!
اصولن هر کسی قربون صدقه می رود چیزی می خواهد.باور نمی کنید ؟ این طوطی خوش سخن ایرونی را ببینید.
به رسم بازی من هم فرهاد - جیرجیرک و سعیده را به قربانگاه دعوت می کنم + فرشته و کوثر !

۴ نظر:

کوثر گفت...

یعنی چی؟؟چرا فرشته و کوثر جدان؟؟هان؟

رضا سیدی پور گفت...

لابد بخاطر اینکه عزیز ترن دیگه !اما خدائیش به فرهاد اینا نگین ها!

فرهــــاد گفت...

قربون رفتن من که قابل پیش بینیه! برا همین چون خیلی واضح بود ننوشتمت دیگه عزیزم:)

فرض کن جلال گفت...

فرهاد قربون رضا بره رضا قربون فرهاد بره فرشته قربون کوثر بره کوثر قربون فرشته بره همتون قربون من برین