۳ آذر ۱۳۸۸

ساده است

ساده است بازی کردن هر روزه با خرگوش سفید
شاهد آن بودن که
چگونه از گرسنگی تلف می شود
و گفتن که "بابا بی خیال خودتو ناراحت نکن ، به خاله ات می سپارم یکی دیگه واست بیاره"

برداشت دلبخواهی ( آزاد سابق) شعری از مارگوت بیکل درمجموعه " چیدن سپیده دم "

۱۱ نظر:

بهتاش گفت...

منظورت این نیست که اون خرگوشی که قبلا عکسش رو توی بلاگ زده بودی کشتی رفت پی کارش، هست؟

فرهــــاد گفت...

همش قرار بود از یه حیون اروم خونگی مراقبت کنی، اونم از گشنگی پیشت مرد!! چی میخوای بگی حالا؟؟ براش شعر گفتی؟ به به
بهش نون میدادی بهتر نبود؟!!!!!!!!!!!!!!

رضا سیدی پور گفت...

آره بهتاش جان ، همون خرگوش
معلوم شد عرضه نگهداری یه خرگوش و هم ندارم

رضا سیدی پور گفت...

با فرهاد موافقم

احسان گفت...

زندگی شاید همین باشد
یک فریب کوچک از دست گرامیتر عزیزانم
من که خود باور کردم این را....
زندگی باید همین باشد
ماث(مهدی اخوان ثالث)
....
منم کشتن حیوناتو دوست دارم
قصاب زبردستی هستم
حالا چقدی گوشت داشت؟

آلاله گفت...

خیلی بدی

رضا سیدی پور گفت...

احسان جان من که اون و نکشتم! فقط عرضه نگهداری اون و نداشتم ، همین !!
آلاله من که همیشه گفتم بدترین و بدجنس ترین مخلوق روی زمین م ، نگفتم ؟

حسین گفت...

این همه بدوبیرا بهت گفتن اخه من دیگه چی بهت بگم ؟
راستی مگه تو خرگوش داشتی؟!

ناشناس گفت...

« چشم من و انجیر »


دیوونه کیه ؟

عاقل کیه ؟

جوونور کامل کیه ؟

واسطه نیار ، به عزتت خمارم

حوصله هیچ کسی رو ندارم

کفر نمیگم ، سوال دارم

یک تریلی محال دارم

تازه داره حالیم می شه چیکارم

میچرخم و میچرخونم ٬ سیارم

تازه دیدم حرف حسابت منم

طلای نابت منم

تازه دیدم که دل دارم ، بستمش

راه دیدم نرفته بود ، رفتمش

جوونه نشکفته رو ٬ رستمش

ویروس که بود حالیش نبود هستمش

جواب زنده بودنم مرگ نبود ! جون شما بود ؟

مردن من مردن یک برگ نبود ! تو رو به خدا بود ؟

اون همه افسانه و افسون ولش ؟!!

این دل پر خون ولش ؟!!

دلهره گم کردن گدار مارون ولش ؟!

تماشای پرنده ها بالای کارون ولش ؟!

خیابونا ، سوت زدنا ، شپ شپ بارون ولش ؟!

دیوونه کیه ؟

عاقل کیه ؟

جوونور کامل کیه ؟

گفتی بیا زندگی خیلی زیباست ! دویدم

چشم فرستادی برام تا ببینم ! که دیدم

پرسیدم این آتش بازی تو آسمون معناش چیه ؟

کنار این جوی روون نعناش چیه؟

این همه راز

این همه رمز

این همه سر و اسرار معماست ؟

آوردی حیرونم کنی که چی بشه ؟ نه والله !

مات و پریشونم کنی که چی بشه ؟ نه بالله !

پریشونت نبودم ؟

من

حیرونت نبودم ؟!

تازه داشتم می فهمیدم که فهم من چقدر کمه !

اتم تو دنیای خودش حریف صد تا رستمه !

گفتی ببند چشماتو وقت رفتنه !

انجیر میخواد دنیا بیاد ، آهن و فسفرش کمه !

چشمای من آهن انجیر شدن !

حلقه ای از حلقه زنجیر شدن !

عمو زنجیر باف زنجیرتو بنازم

چشم من و انجیر تو بنازم !

دیوونه کیه ؟

عاقل کیه ؟

جوونور کامل کیه ؟

«حسین پناهی»

باران گفت...

خرگوشو هم کشتی؟
باز خوبه خودت هنوز زنده ای

منم مویان پویان آسمان دختر باران خواهر رنگین کمان گفت...

احسان گلم قصه ی تلخ مارمولکارو هم ضمیمش می کردی تا همه بفهمن چقدر سنگ دلی..بیچاره آبجی من وبیچاره تر من....!!!!
واسه فیدوس خلم!!!حالا منو دور میزنی هاهاهاها؟؟؟؟؟.....که مشتاق دیدار احسان جونی هان!!!؟؟؟؟
خرگوشه هم...وقتی بچه بودم جووجوو زیاد می خریدم و اونا هم زیادی می مردن و من گور می کندم تو باغچه تا...شایداحساساتمو خاک کنم...اما حالا دیگه نمی خرم چون از اینکه از دستشون بدم و دوباره اشک و مویان وباران و...می ترسم.
...!(خلم=گلم)