۲۴ شهریور ۱۳۸۹

جای خالی "دشمن شناسی" در متون آموزشی را با گنجاندن فصل هشتم رمان دن کیشوت(آسیاب های بادی) پر کنیم

در پی اظهار نگرانی رمضان شجاعی کیاسری عضو شریف ! کمیسیون فرهنگی مجلس در رابطه با نبودن موضوعاتی پیرامون "دشمن شناسی" در متون آموزشی دانش آموزان پیشنهاد می شود فصل هشتم از رمان "دن کیشوت" اثر سروانتس را به متون آموزشی تمام مقاطع تحصیلی اضافه کنند تا انشاء الله بتوانیم دانش آموزان دشمن شناسی را برای نسل های آینده تربیت کنیم . و حالا با هم بخش آغازین فصل هشتم رمان دن کیشوت را با عنوان " آسیاب های بادی" می خوانیم :
در آن هنگام سی تا چهل آسیای بادی در آن دشت دیدند و همین‌که چشم دن کیشوت به آن‌ها افتاد به مهتر خود گفت: « بخت بهتر از آن‌چه خواست ماست کارها را روبراه می‌کند. تماشا کن سانکو، هم اینک در برابر ما سی دیو بی‌قواره قد علم کرده‌اند و من در نظر دارم با همة ایشان نبرد کنم و هرچند تن که باشند همه را به درک بفرستم. با غنیمتی که از آنان به چنگ خواهیم آورد کم‌کم غنی خواهیم شد، چه این خود جنگی برحق است و پاک کردن جهان از لوث وجود این دودمان کثیف در پیشگاه خداوند تعالی عبادتی عظیم محسوب خواهد شد.- سانکو پانزا پرسید: کدام دیو؟ - اربابش جواب داد: همان‌ها که تو آن‌جا با بازوان بلندشان می‌بینی، چون در میان ایشان دیوانی هستند که طول بازوانشان تقریباَ به دو فرسنگ می‌رسد. – سانکو درجواب گفت: احتیاط کنید ارباب، آن‌چه ما از دور می‌بینیم دیوان نیستند بلکه آسیاهای بادی هستند و آن‌چه به نظر ما بازو می‌نماید پره‌های آسیا است که چون از وزش باد به حرکت درآید سنگ آسیا را نیز با خود می‌گرداند...
ادامه داستان
پی نوشت : با کلیک روی ادامه داستان می توانید متن کامل فصل هشتم رمان دن کیشوت را بخوانید و یا در صورت تمایل بشنوید .

۱ نظر:

انفرادی گفت...

چشم بصیرت می خواهد و کدویی به جای سر ، ما که نداریم، آنها دارند و خوب هم دارند و خوب هم می بینند. در این کره ی خاکی کدام را می شناسی که دشمن نباشند با اینان.

آیا غیر از این است که آنها می پندارند؟!!!!!(عجب جمله ای)

آسیاب های بادی حساب شان را خواهند رسید......