۱۱ آذر ۱۳۸۸

ساعت 14 نا 16 عصر روز جمعه سیزدهم آذر ماه ، در محل امامزاده طاهر کرج

...کمترین عیبش جوانمردی و داد
آن جوانمردی که جان را هم بداد
محمود دولت آبادی از قول مولانا می گوید بر مزار محمد مختاری ، در آن پاییز شوم . یازده سال از خنجر آجین کردن داریوش و پروانه و خفه کردن پوینده و مختاری گذشت . پاییز آن سال و بعد از خبر قتل داریوش و پروانه فروهر ، هر شب با شروع اخبار شامگاهی بی بی سی دلم آشوب بود که امشب نوبت کیست ، که امشب جسد کدام نویسنده و فعال سیاسی را پیدا می کنند . و هیچ کس نبود که درد دلی و عقده هایی که هی تلنبار می شد و پرسه زدن پس کوچه ها تا بامداد . یازدهمین سال اما بوی دیگری می دهد امامزاده طاهر مهرشهرکرج در جمعه سیزدهم آذر، ساعت 14 تا 16 عصر .
- آیین تازه ای نبود مرگ ، ما زنده ایم! ( دعوت کانون نویسندگان برای شرکت دریازدهمین سالگرد قتل محمد جعفر پوینده و محمد مختاری در روز جمعه 13 آذر ، ساعت 14 تا 16 بر مزار این دو عضو فعال کانون نویسندگان ایران در محل امامزاده طاهر کرج )

۱ نظر:

نسیم گفت...

هستم همین دورو برام....