۱۷ بهمن ۱۳۸۷

هفتان ما

رضا شکراللهی آخرین لینک سایت هفتان را به خود اختصاص داده است ، لینک نوشته ای از سایت خوابگرد با این مضمون که سایت هفتان را تا اطلاع ثانوی تعطیل خواهد کرد . شکراللهی اظهار خستگی می کند از روند پی گیری قضیه رفع فیلتر هفتان و می گوید که خسته است و البته آزرده مثل خیلی از ما ، و دلش می خواهد کمی بخوابد!
مذمتی در کار نیست، چرا که همه آنهایی که در این مملکت درگیر کارهایی از این دست هستند بخوبی به چنین خستگیهایی واقفند چنانکه رضا شکراللهی خود نیز اشاره کرده است . اما در اینجا سوالاتی چند مطرح می شود از جمله اینکه آیا الان و در چنین موقعیتی زمان برای به خواب رفتن و یا خود را به خواب زدن مناسب است ؟ رضا شکراللهی می خواهند به کدام خواب بروند ؟ بخوابند تا زمانی که بیدار می شوند همه چیز مطلوب طبع آنها شده باشد ؟ در زمان خواب شما قرار است چه اتفاقی بیفتد ، و یا چه کسانی قرار است بانی آن اتفاقات باشند ؟ نقش شما در آن اتفاقات که قرار است بیفتد ، چیست ؟
به من نگویید که از چیزی خبر ندارم و یا به قول معروف از سر شکم سیری حرف می زنم و یا از خستگیهای چنین کارهایی بی خبرم ویا هر چیز دیگری ، که اینها جواب من نمی شود !من هم در همین مملکت زندگی می کنم و از همه مشکلات اگر کاملا با خبر نباشم چندان هم بی خبر نیستم ، چرا که دستم نه از دور بر آتش که تا حدی در خود آتش است .
سوال دیگر این است که آیا سایت هفتان در وضعیت کنونی هنوز هم یک سایت شخصی است که بتوان آن را با رای شخصی بست ؟ فکر نمی کنید از شخصی بودن این سایت تقریبا سه سال و شش ماه گذشته باشد و در شرایط کنونی شما نمی توانید به تنهایی درباره بستن آن تصمیم بگیرید ، فکر نمی کنید همه کسانی که در این سه سال و شش ماه برای هفتان لینک فرستاده اند و یا چون ما بیننده دایمی این سایت بوده اند نیز دارای حقوقی باشند؟
آقای شکراللهی قبول کنید که این یک جنگ است ، جنگی نابرابر بین سانسورچی و سانسور شونده ! به نظر شما در این نبرد که در ذات خود هم نابرابر است ، فرار کردن و واپس رفتن به بهانه خستگی بهترین کار ممکن است ؟
فکر می کنید با این قهر کردن و خود را به خواب زدن می توان دل فیلتر کنندگان هفتان را به رحم آورد ، و آیا اصلا چنین کاری را درست می دانید .
بیائید واقع بین باشیم ، اشک کباب تنها باعث جری تر شدن آتش و هارتر شدن آن می شود و شما بهترازمن به این مسئله واقفید ، یک بخش از خوابگرد شما را فقط داستانهای ممنوعه و نوشته های زخم خورده از سانسور پر کرده است .
نظر شخصی من که در این سه سال و شش ماه مانند بسیاری دیگر بازدید کننده و مصرف کننده هفتان بوده ام مانند نظر همان بسیاری دیگر که خسته اند و آزرده ، این است که هفتان باید بماند و ادامه دهد ، و البته این یک پیشنهاد است !همین .

۴ نظر:

ناشناس گفت...

مطلب زیبایی نوشتید و من ازون لذت بردم! اگر موافق باشید با هم تبادل لینک کنیم!!!

ناشناس گفت...

دوست عزیز، سایت هفتان به تصمیم انفرادی من متوقف نشد. ابدا هم قهر نکرده‌ام و نیاز به خوابیدن (کناره‌گرفتن) هم دلیل این کار نبود، بلکه نتیجه‌ی این کار بود! اتفاقا به دلیل تعلق خاطر این همه کاربر و مخاطب بسیار تلاش کردم تا این اتفاق نیفتد، ولی متأسف‌ام که روند پی‌گیری به جایی رسید که مجبور شدم، هفتان را متوقف کنم.
حال و هوای شما را بسیار خوب درک می‌کنم و از همدلی‌ات بسیار سپاسگزارم.

ناشناس گفت...

سلام رضا، خوبم...

ناشناس گفت...

مهم این نیست که در کجای این جهان ایستاده ایم ، مهم این است که در چه راستایی گام بر می داریم . (هولمز)