۱۴ شهریور ۱۳۸۸

هنگامه شهیدی


روزهای زیادی مانده بود به انتخابات ، اما آمدن میر حسین قطعی شد و کروبی هم که از خیلی وقت پیش وارد گود شده بود . آمده بود روی فیس بوک ، پرسیدم نظرتون چیه در مورد کاندیداهای اصلاح طلب ؟ گفت حالا نمیشه نظر داد ، نیمه دوم فروردین و اردیبهشت برای درک اوضاع و احوال کاندیداها زمان مناسبتریه ؟ گفتم حالا نظر شخصی خودتون چیه ؟ گفت بذار یه کم زمان بگذره !
گرماگرم تبلیغات بود و سر همه شلوغ ، از معدود زمان هایی بود که زمان ارزش واقعی خودش را نشان داده بود ، روز به فعالیت تبلیغاتی می گذشت و شب به دنبال کردن اخبار و بیشتر کَل کَل کردن در فیس بوک به بهانه های مختلف . او هم که شب و روز در اینجا و آنجا به تیلیغ برای مهدی کروبی مشغول بود ؟ روی فیس بوک برایش نوشتم که اینجا کسی برای تبلیغات نمی آید! چه کنیم ؟ وقت نداری یه سر هم به اینجا بزنی ؟ گفت که فاصله خیلی زیاده و باید با ستاد مرکزی هماهنگ کنید ؟ که نشد ، نه هماهنگی شد و نه هم او آمد .
محمد مصطفایی امروز برای پیگیری پرونده هنگامه شهیدی به خانه مهدی کروبی رفت و از وضعیت نامشخص او و وضع خطرناک جسمی هنگامه گفت ، کروبی گوش داد و سر تکان داد و آه می کشید و ... +
مصطفایی وکیل هنگامه شهیدی ، روزنامه نگار و عضو ستاد مرکزی مهدی کروبی و حزب اعتماد ملی است ، اما می گوید که هنوز نتوانسته است درخواست وکالت را به امضاء موکلش برساند .مصطفایی به شدت نگران وضع نامساعد جسمی و روحی هنگامه شهیدی است .
بیش از هفتاد روز حبس و تنها یکبار و برای چند دقیقه ملاقات با مادر و چند تماس کوتاه تلفنی با خانواده !و مادر که هر روز دم در زندان اوین است و هر روز جواب های سر بالا و پرت می شنود و هر روز هم همانجا دم در زندان اوین است .
راستی ، جرم هنگامه شهیدی مگر چیست ؟ که اینچنین عقوبتی را به همراه دارد که حتی برای محاکمه به تلویزیون هم آورده نمی شود تا مادرش لااقل دل به این دیدن دلخراش خوش کند ؟

۱ نظر:

صمد گفت...

سلام
متاسر شدم
عجبا از این حاکمیت که به نام دین می خواهند قدرت تماما در اختیارشون باشه
نمیدونم

شاید گفت تنها اند.ه و ناله های عمیق میتونن کمی آروم کنند
نه
هیچ کس را توان آن نیست