۲۷ فروردین ۱۳۸۸

زندانی رنگ ها سه روز بیشتر مهلت ندارد


" من دل آرا دارابی ۲۰ ساله، متهم به قتل، محکوم به اعدام، سه سال است که با رنگ‌ها و فرم‌ها و واژه‌ها از خودم دفاع می‌کنم. اين نقاشی‌ها سوگندی است به جرمی ناکرده. تا مگر رنگ‌ها مرا به زندگی بازم گردانند. از پشت ديوارها به شما که به ديدن نقاشی‌هايم آمده‌ايد سلام و خير مقدم می‌گويم "
" من که از چهار سالگی زندگی‌ام را با رنگ‌ها تقسيم کرده بودم، در آستانه ۱۷ سالگی آن‌ها را گم کردم. سرخ کبود را به جای لاجورد گرفتم و جای آسمانی، خاکستری پاشيدم. من رنگ‌ها را گم کردم و اينک تنها چهره‌ای که هر روز در برابرم ديده می‌گشايد، ديوار است"
" از بچگی دوست داشتم نقاش و شاعر معروفی شوم. هميشه دوست داشتم نمايشگاهی از نقاشی‌هايم بگذارم و از هنرمندان دعوت کنم تا آثارم را ببينند. آرزو داشتم کتاب شعرم منتشر شود. حالا در زندان هستم و آرزوهايم بيرون از زندان يکی‌يکی دارد برآورده می‌شود"
عبدالصمد خرمشاهی وکیل دل آرا دختر نقاشی که محکوم به اعدام است می گوید که از زندان به او اطلاع داده اند دو سه روز بیشتر تا اعدام دل آرا فرصت نمانده است . خرمشاهی می گوید هر کاری از عهده هر کسی بر می آید حالا باید انجام بدهد ، زمان زیادی نمانده است .
فرصتی نیست تا در مورد مزایا و معایب اعدام بنویسیم ، فکر می کنم فعلا زمان نجات دادن دختری است که در نوجوانی متهم به قتلی شده که خودش به کرات منکر انجام آن بوده است .
دل آرا دارابی اگر زنده بماند فرد مضری برای جامعه نخواهد بود ، دل آرا دختر مستعد و هنرمندی است که می تواند آینده درخشانی داشته باشد . کشتن دل آرا هیچ دردی از کسی دوا نمی کند جز انگشتهایی که بعدها به حسرت گزیده خواهند شد .

۱۰ نظر:

میر محمد گفت...

آنکه بر در می کوبد شباهنگام
به کشتن چراغ آمده است
نور را در پستوی خانه نهان باید کرد
"شاملو"
قرار است چراغی به تندباد حادثه خاموش شود و مردی نیست خشایار وار بر این دژخیم شوم شلاقی فروکوبد. نقاشی که میخواست... شاعری که میخواست..

دختری که میخواست.. و نمی گذارند.به همین سادگی

ناشناس گفت...

دل ارا توانست در زندان به ارزوههای مردم ازاد دست یابدواین بهتر از هزاران ازادیست . سیدی تومیتونی من می دونم که میتونی .نجاتش بده.

ناشناس گفت...

در قلب ژنو از حق زندگی دفاع کنید
پیام به اجلاس سازمانهای حقوق بشری در ژنو

نمایندگان سازمان های مدافع حقوق انسانی و شرکت کنندگان در اجلاس ژنو!


در همان لحظه ای که بر صندلی های خود در اجلاس ژنو نشسته اید. پاهای لرزان زن جوانی در ایران بر روی صندلی اعدام قرار میگیرد. هنگامیکه سخنرانان خود را برای سخنرانی آماده میکنند، طناب دار برای گرفتن زندگی دختر جوانی آماده میکنند. و زمانیکه شما از انسان و حقوق انسان صحبت میکنید، به نام خدا و با نام قانون قصاص حکم مرگ دختر جوان را میخوانند. در اولین زمان استراحت شما، نفس های دل آرا دارابی دختر جوان ۲۳ ساله ای که از ۱۷ سالگی در زندان و در انتظار اعدام بسر میبرد، خاموش میشود. قلبش از تپش بازایستاده و بدن سردش بر سر طناب دار آرام و سنگین میچرخد.

فردای این روز قاتلین دل آرا ها در قلب شهر ژنو بر کرسی کنفرانس سازمان ملل مینشینند تا به اصطلاح از عدالت و انسان و تبعیض دم بزنند. همان دهانهایی که فرمان گرفتن زندگی کودکان و زنان و مردان میدهند. فرمان سنگسار زنان میدهند. همان دستهایی که احکام اعدام و درآوردن چشم و بریدن دست و پا را امضا میکنند. همان کسانیکه مستقیما بر سر اعدامیان گلوله سربی شلیک میکند تا از مرگ آنها آسوده خاطر شود. هر جا آنها را دیدی بدانید در پس چهرهای ریشوی آنها دریایی از جنایت خوابیده. بدانید که اینها دهها هزار انسان را اعدام کرده و همین الان صدها نفر را درآستانه اعدام در زندانها نگهداشته اند. بادیدن آنها چهره ماتم گرفته و نگران شهلا جاهد زن دیگری که قرار است بزودی پای دار رود را بیاد آورید.

بخاطر بسپارید که سران جمهوری اسلامی در کنفرانس سازمان ملل کسانی هستند که:

برای بیش از ۱۱۰ کودک حکم اعدام صادر کرده و آنها را در خطر اعدام قرار داده اند.

تاکنون برای حداقل ۱۰ نفر حکم سنگسار صادر کرده و هر لحظه امکان اجرای این حکم وحشیانه قرون وسطی ای میرود.

مقام دوم کشورهای اعدام کننده در جهان را برخوردارند

دوستان

شما بعنوان فعالین و مدافعین حقوق انسانی موظفید صدای زندگی را در قلب ژنو طنین افکنید. از حق زیستن حق زندگی دفاع کنید. سفیران حکومت مرگ را افشا و محکوم کنید. هیتلرهای امروز نباید جایی در جهان داشته باشند.

از طرف کمیته بین المللی علیه اعدام. از طرف صدها کودک و زن و مردی که در زندانهای جمهوری اسلامی با مرگ دست و پا میزنند. از طرف خانواده هایی که برای نجات زندگی عزیزانشان به ما و فعالیتهای ما امید بسته اند. از شما میخواهیم که بهر طریق ممکن جمهوری اسلامی را تحت فشار قرار دهید و خواهان لغو حکم اعدام بطور کلی و لغو فوری اعدام دل آرا دارابی و شهلا جاهد و امیر امرللهی (۱۹ ساله که از ۱۶ سالگی در زندان و در انتظار اعدام بسر میبرد) شوید.



دبیر کمیته بین المللی علیه اعدام

فرشاد حسینی

۱۶ آوریل ۲۰۰۹

ناشناس گفت...

تنها ۳ روز برای نجات دل آرا دارابی فرصت باقی است

جمهوری اسلامی قصد دارد دل آرا دارابی را در بامداد ۱۹ آوریل حلق آویز کند.دل آرا ۶ سال است که با کابوس مرگ روبروست. زندگی این دختر ۲۳ ساله تنها در این ۳ روز میتواند رقم بخورد. برای نجات دل آرا با یک ساعت هم میتوان دنیایی کار کرد. میتوان در این ساعت و دقایق تلخ زندگی را به دل ارا بازگرداند. نباید نظاره گر متاسف اوضاع بود. نباید این آخرین لحظات را بدست قصابان تاریخ سپرد. باید تمام بغض و آه و کینه خود را نسبت به سرنوشت و زندگی دل ارا و اعدامهای جمهوری اسلامی را به یک نیروی مادی واقعی تبدیل کرد. فعالیتها و اقدامات ما میتواند و باید دست نیرومندی شود که طنابها را بر فراز سر دل آرا پاره کند. هر کس میتواند با هر میزان تلاش به زندگی و فلسفه زندگی انسان معنی عملی و ملموس دهد. ظرف این ۷۲ ساعت میتوان و باید میلیونها پیام و نامه به مقامات جمهوری اسلامی ارسال کرد. میتوان و باید آسمان بالای سر جلادان رژیم اسلامی را سیاه کرد. هیچ لحظه ای به اندازه همین الان مبارزه معنی نمیدهد. مبارزه همین الان برای نجات دل آرا باید در اولویت کار و فعالیت هر انسان و سازمان و گروهی باشد که خواهان حتی ذره ای بهبود در زندگی واقعی انسانها باشد. اکنون لحظات زندگی تک تک ما پر از مسئولیت خطیر و مهم است. زندگی ما میتواند و باید به نیروی بازتولید زندگی دیگران گره بخورد.



مردم آزاده جهان


هیچ روزنه ای در چهارچوب قوانین جمهوری اسلامی برای نجات زندگی دل آرا وجود ندارد. تنها روزنه شما هستید. تنها کورسوی امید تولد دوباره دل آرای جوان شما هستید. دل آرا دختر باهوش و بااستعدادی است که به اتهام قتل ۵ سال است در زندان بسر میبرد. اکنون جمهوری اسلامی پنجه زمخت بختک مرگ را بر زندگی دل آرا انداخته است. میخواهند دل آرا را در روز روشن و ساعت معین بکشند. تنها شما تک تک میلیونها انسان انسان دوست و آزاده هستید که میتوانید این احکام شوم و خونین را شوب حبابی در هوا بترکانید. با یک پیام با یک نامه با یک تلفن فاکس اس ام اس، باران سیل آسایی به راه می افتد که میتواند بقا و ادامه زندگی دلارای جوان را تضمین کند. همین الان هر اقدامی را که میتوانید انجام دهید. دل آرا باید زنده بماند.



آدرسهای لازم برای ارسال نامه های اعتراضی:



محمود هاشمی شاهرودی، رئیس قوه قضاییه جمهوری اسلامی:



آدرس پستی:

Pasteur St., Vali Asr Ave., south of Serah-e Jomhouri

ای میل:

shahroudi@dadgostary-tehran.ir

تلفن

0098218...
0098218...
0098218...


فاکس



0098218...
982188327072



دفتر خامنه ایی
آدرس پستی:

End of Shahid Keshvar Doust Street, Tehran, Iran

ای میل:

info_leader@leader.ir

تلفن:

0098-2...


ارسال نامه مستقیم از طریق سایت دفتر خامنه ایی:


http://www.leader.ir/langs/en/index.php?p=letter (English)


http://www.leader.ir/langs/fa/index.php?p=letter(Persian)



کمیته بین المللی علیه اعدام

۱۶ آوریل ۲۰۰۹

ناشناس گفت...

امیدوار باشیم . دعا کنیم

ناشناس گفت...

ببينم پس تکليف خون ريخته شده چه ميشود؟ چطوره
از فردا کمپين راه بيانازيم هرچی چاقو کش و
آدم کشه به آغوش اجتماع برگردند؟! واقعأ که ...
بنظر من اين خانم آدم کشته و صحبت از آزاد کردن
ايشان کلأ بی معنی است. احتمال دارد وی
اعترافات اوليه خود را به راهنمايی وکيل
مدافع تغير داده. در بهترين وضعيت ايشان شريک
جرم در سرقت منجر به قتل يک بيگناه است. چه
اشتهای چرکينی به ثروت بی زحمت که هيچ رنگ و
بوم و هنری تلطيفش نمکند. راستی آدلف هيتلر هم
نقاشی های رنگ و روغن زيبايی دارد.

ناشناس گفت...

"قصاص یک حکم صریح قرآن است ، حال اگر با دلایل محکم در دادگاه صالح فردی قصاص شد شکی نیست که ایراد به قران است . اگر به قران هم ایراد می گیرید ، آن خود دیگر بحث جداگانه ای است . ولی آیا اگر کسی فرزند و یا برادر معصوم و بی گناه شما را بی دلیل به قتل برساند حالا بر اثر هر مشکلی که قاتل می تواند داشته باشد ، آیا شما از حق قصاص براحتی می گذرید . یا آیا دیگر افراد خانواده تان را می توانید راضی کنید تا از قصاص بگذرند ؟ آیا اگر کسی برادر یا فرزند شما را به ناحق کشت و او را در اختیار شما بگذارند به نام حقوق بشر از او گذشت می کنید . اگر واقعا اینطورید من هم با شما هم عقیده ام . اما ..."

فیدوس گفت...

کامنت فوق توسط دوستی با نمایه ناشناس اشتباهن در مطلب قبلی آورده شده که با اجازه ایشان به اینجا منتقل کردم

ناشناس گفت...

قرار نیست یک قاتل برای بار دوم هم اشتباه کند ، و مثلا بگویم یک بار بعلت جنون انی یا هر مساله دیگری کسی را کشت و دیگر تکرار نمی کند به فریاد او برسیم . جالب است ! مگر قرار است هر قاتلی دو بار در زندگی قتل کند که اطمینان می دهیم از گذشته عبرت گرفته ، ولی مباحث علمی می گویند هر کس عملی ناهنجار انجام دهد بار دوم تکرارش برایش بسیار ساده تر از بار اول خواهد بود . دیگر اینکه عزیزان خواننده همه انهایی که قاتل هستند و آدمکش انسانند و دارای فطرت انسانی به هزاران دلیل دست به چنین اعمالی می زنند ، و اغلب در زندان و یا حتی لحظاتی پس از ارتکاب جرم از کار خود سخت پشیمان می شوند . حالا آقا رضای عزیز بیان چند جمله عاطفی و احساسی از قاتل نمی خواهد دل نازک شما را به درد اورد . در آن لحظه به فکر خانواده مقتول بیفت . مطلب دیگه اینکه در قوه قضاییه جمهوری اسلامی با هر عقیده ای که داری باور کن اینقدر تلاش می شود تا در جریان قتل ها رضایت خانواده مقتول بدست آید که واقعاٌ خسته کننده است . زمان را به داراز می کشند و ووو حتی در پای چوبه دار و دقایقی قبل از آن قاضی و سایرین به التماس می افتند و من خود در یک مورد شاهد این صحنه ها بودم و سعی می کنند اولیا دم از قصاص صرف نظر کنند ، اما قاضی ملزم به اجرای حکم شرعی است و دیگر اینکه برای اعدامهای اینچنینی هفت خوان رستم باید طی شود و تقریباً ( تقریبا) بعید است که بیگناه بالای دار رود . و در آخر یادمان نرود قاتل هم قبل از وقوع جرم یا بقال بوده یا کاسب یا پدر یا مادر و دارای عواطف انسانی مثل من و تو . بهتر است برای هر چیزی احساسات را به میدان نکشیم .

فیدوس گفت...

از دید قانونگذار مجازات اعدام ، کارآمد ترین راه حل برای پیشگیری از وقوع جرائم سنگینی مانند قتل نفس می باشد که با اجرای آن ، افراد به نوعی در هراس از عواقب سنگین عمل از ارتکاب چنین جرائمی بازداشته می شوند . اگر علت وجودی مجازات اعدام را همین بدانیم باید با انجام اعدامهای متعدد در کشور ایران قطعا این کشور باید در رده کشورهایی قرار بگیرد که کمترین میزان ارتکاب جرائمی اینچنینی در آنها روی می دهد ، و در عوض کشورهایی دیگر که سالهاست مجازات اعدام را از قوانین خود حذف کرده اند باید وضعیت وحشتناکی از لحاظ میزان ارتکاب چنین جرائمی در آنها وجود داشته باشد . اما واقعیت این است که کشورهایی مانند سوئد و یا آلمان و دیگر کشورهایی که سالهاست مجازات اعدام را از قوانین خود حذف کرده اند از لحاظ ارتکاب جرم قابل مقایسه با کشورهایی نظیر آمریکا و ایران که هنوز مجازات اعدام را در قوانین خود دارند ، نیستند .