صد و شصت سال پیش ( 15 اکتبر 1848 )ویکتور هوگو در مجلس موسسان فرانسه مجازات اعدام را عملی نفرت انگیز و بیهوده و خشونتی خونبار خواند که توسط جامعه در حق فرد انجام می گیرد . به عقیده ویکتور هوگو مجازات اعدام برای درس عبرت از آن رو مسخره است که قانونگذار می خواهد " نباید کشت " را با "کشتنِ دیگری" به افراد بیاموزد . ویکتور هوگو معتقد است که آنچه برای فرد جنایت است برای جامعه نیز می تواند جنایت قلمداد شود .
صد و شصت سال پس از نطق آتشین ویکتور هوگو در مجلس موسسان فرانسه ، تلاش برای لغو حکم اعدام از قوانین جزایی کشورها بی نتیجه نبود و اکنون بیش از یکصد و سی کشور در جهان این مجازات را از دایره مجازاتهای خود حذف کرده اند.
صد و شصت سال پس از نطق آتشین ویکتور هوگو در مجلس موسسان فرانسه ، تلاش برای لغو حکم اعدام از قوانین جزایی کشورها بی نتیجه نبود و اکنون بیش از یکصد و سی کشور در جهان این مجازات را از دایره مجازاتهای خود حذف کرده اند.
۶ نظر:
خوب بود زودتر می گفتی تا ما هم سایر اصولمان را از کتابهای ویکتور هوگو پیدا کنیم . قبلاٌ هم مشخص بود که اندیشه هایی مثل شما اهانت به ویکتور هوگو را اهانت به خودتان دانسته و اهانت به خدا و قران را لازم می دانید . در راه ویکتور هوگو جان دهید و مبارزه کنید شاید اگر قیامتی بود ! در انجا به فریادتان برسد ! جناب روشنفکر . ببخشید بلغور کننده کتابهای روشنفکران ... از این که در اصول مکتبت این سوره را در مذمت اعدام پیدا کردی متشکریم .
دوست عزیزی با نمایه ناشناس :از این که خواننده پر و پا قرص فیدوس هستید متشکرم.
یک وبلاگ بیش از هر چیز به خوانندگان پر و پا قرص نیاز دارد .
اول فیدوس , سلام خوبی ؟ بوس!(همان روبوسی سابق!) پستات جدی تاثیر گذاره . مفید کوتاه و موثر . من هم با اعدام مخالفم (مگه زمانی که وجود یک فرد حتی در زندان تاثیر به سزایی در لطمه زدن به جامعه داشته باشه . مث صدام )
دوم ناشناس , خیلی آشناس ! ....(محض جور شدن قافیه بود ناشناس جان . جدی نگیر هر چند اندیشه هایی مثل برادر فیدوس همه شما رو می شناسن - به رسمیت - این شماها هستین که ما رو نمی شناسین !)
برا شناختن اصولت دست به دامان هیچ بیگانه ای نشو حتی به برادرت هم اجازه نده اصولتو برات مشخص و معین کنه. فقط خودت حق داری اصولتو مشخص کنی نه ویکتور هوگو نه فیدوس نه من و نه ...
این ویکتور هوگو هم مثل اینکه یه مقدار عقل داشته! و شاید هم دور و بریاش عاقلش کردند. البته نباید عادت کنیم که اگر فرد معروفی چیزی گفت، بگیم حتمن درسته که این میشه آیه آوردن و مردم را به آیه آوردن معتاد کردن. لینک در بلاگ نیوز. این هم یکی از آیات! من:
7. از آنجا که جان و جسم همه ی انسانها، چه سالم باشند و چه روانی و خطرناک، تا زمانی که در زمان حال، جان دیگران را به خطر نَینداخته اند، در امان است، و اعدام کردن هم یکجور آدمکشی ست و حکومتی که کشتن را (بجز در مواقع در خطر بودن جان و دفاع از خود) جرم حساب میکند، خود نمیتواند آدمکش و مجرم باشد، بنا بر این، هیچ مقام و هیچ سازمان حکومتی و غیر حکومتی حق شکنجه یا اعدام هیچ کسی را تحت هیچ عنوان و بهانه ای، ندارد. و اگر یکی از افراد پلیس در جریان دستگیریِ خلافکاران، کسی را مجروح یا به قتل رساند، میتوان او را در دادگاه محاکمه کرد تا مقصر یا بی تقصیر بودن او معلوم گردد.
عیسا برهی دید یکی کشته فتاده/حَیَران شد و بگرفت بدندان سرانگشت.
گفتا که کرا کشتی تا کشته شدی زار،/
تا باز کی اورا بکشد آنکه ترا کُشت.
این شعر نشان میدهد که فرهنگ ما آدمکشی عمل نکوهیدهبوده است و کاری عاقلانه بحساب نمیآمدهاست حال این عمل نکوهیده اگر بدست حاکمان بر سرنوشت مردم انجام شود، هم نکوهیدهتر است و هم مبلغ خشونت.
مطلب قشنگی بود.57سال دارم فوق لیسانس هم هستم ولی تا بحال به این موضوع فکر نکرده بودم.خیلی برایم جالب بود.
ارسال یک نظر