۲۴ فروردین ۱۳۸۸

خبرگزاری فارس در مقام قاضی


" زن میانسال ظهر امروز قربانی ارتباطاتش شد و با روسری خفه شد " این تیتر خبری است که امروز در بخش حوادث خبرگزاری فارس آمده است . در توضیح خبر مذکور آمده است که جسد این زن چهل و چهار ساله در اتاق حال (احتمالا منظور ایشان هال می باشد ) منزلش پیدا شده بود . در ادامهِ خبر خبرگزاری فارس از قول بازپرس جنایی آمده است که احتمالا قاتل یا قاتلین با زن مذکور ارتباط داشته اند زیرا چنین به نظر می رسد که کسی به زور وارد منزل نشده است . از زمان حادثه مذکور چند ساعت بیشتر نمی گذرد و هنوز هیچ اقدام کارشناسانه ای نیز انجام نگرفته است ، و تنها چیزی که بازپرس پرونده می گوید این است که کسی با زور وارد خانه نشده است ، و به همین دلیل از کلمه ارتباط استفاده می کند .نوع ارتباط را افسر مذکور نه مشخص کرده است و نه در شرایط فعلی و بدون تحقیقات حق مشخص کردن آن را دارد . ارتباطی که می تواند خویشاوندی باشد یا شغلی و یا هر نوع ارتباط معمولی دیگر .
حال سوال اینجاست که خبرگزاری فارس به استناد کدام تحقیقات کارشناسانه ای آن هم در این مدت کوتاه توانسته است که ضمن پی بردن به ارتباط زن مقتول ، نوع ارتباط را نیز مشخص کرده و او را متهم کند که این زن با شخص دیگری ارتباط داشته و مطمئنا این ارتباط نامشروع بوده و الان هم قربانی همین ارتباط نامشروع خود شده است . و به این صوررت خبرگزاری فارس در مقام پلیس و بالاتر از آن در مقام قاضی قرار گرفته و ضمن کشف علت قتل در کمتر از یک ساعت ، مقتول را نیز متهم به ارتباطی می کند که منجر به قتلش شده است .

۵ نظر:

هلیا گفت...

رضا صفحه حوادث پیشه وبلاگت کم میاره

مهدی بوترابی Mehdi Boutorabi گفت...

خبرگزاری فارس خیلی چیزها هست. یکیش همین

میر محمد مومنی ثانی. ارشد زبان و ادبیات فارسی گفت...

سلام استاد.واضحه که در این مملکت مثل صادق خلخالی یک نفر هم قاضیه هم دادستانه هم هیئت منصفه و هم شهوده اول آبرو، جان و ناموس و اموال مردم به یغما میره و بعد میگن آره ما اشتباه کردیم البته نه اینکه بخوان عذرخواهی کنن. برای اعدام هر یک نفر بیگناه،هر ثانیه در ایران نطفه ی یک هزار خلخالی بسته میشه . شعر زیر تقدیمبه شما:

دست هایت را بفرست
تا
به سوگوار نفس هایی که بالا نمی آیند
بر سینه بکوبم

لب هایت را بفرست
برای تکریم کسانی که
تابوت آخرین نفس هایم را بر دوش کشیدند
در نبودنت چه دشوار است
دیدن جنازه¬ ی نفس¬ های آخرم
که آرام آرام
از زیر پنجره
به تشییع برده می شوند.
هر روز،
نفسی
احرام مرگ می ¬بندد و تو نیستی
تا
بر این پاک ¬ترین جنازه ¬ها نماز بگزاری
چشم¬ هایت را بفرست تا خود ببینی
که در نبودنت
چه نفس هایی کشیده شد
و دریابی
ریه هایی که از حباب انتظار
پر و خالی می شد.
در ضمن دفتر مشق ما رو امضا کنید:
belaze59.blogfa.com

ناشناس 2 گفت...

میر محمد مومنی ثانی. ارشد زبان و ادبیات فارسی........................گفت....
یه زره درازترش میکردی...

میر محمد م.. گفت...

خوشت نیومد؟ سرتو تا جایی که توان داری بکوب به دیوار. اینم نمونه کوتاهترش