نقل شده که در مجلسی که یکی از بزرگان استان ( بزرگ هم به سبب جایگاه و هم به سبب های دگر) در آن حضور داشت ، بخت برگشته ای شروع به نواختن نی کرد ، بزرگِ مجلس از این حرکت برآشفت و فرمود که بگیرید مطرب پدر سوخته را و آلت مطربیش را در فلان جایش - فلان جا که معرف حضور همه هست ؟ - فرو کنید . بنا به اظهارات شاهدان عینی آلت مطربی به فلان جای نی زن بخت برگشته فرو نشد اما زیرکی می گفت باز بخت با طرف یار بود که سازش نی بود و قابل تحمل و مثلن ویولون سل نبود یا مشابه آن و الا چه بروز مطرب بیچاره می آمد ، الله اعلم !
پی نوشت : وی - آیت الله ملک حسینی نماینده استان کهگیلویه و بویر احمد در مجلس خبرگان رهبری و نماینده ولی فقیه در استان - در ادامه افزود : بچه ها اکنون به فکر مرگ پدر هستند و به باباهای خود فحش می دهند و این از اثرات موسیقی در خانواده هاست.
پی نوشت دو : آیت الله ملک حسینی قبل از جمله مذکور که در جمع پرسنل شرکت برق استان در یاسوج بیان شده بود ، فرمودند : موسیقی در هر خانه ای رفت نفاق ایجاد می کند و مهر و محبت را از خانه ها می گیرد . خبرگزاری ایلنا
پی نوشت سه : قضیه آن بزرگ و نی زن بخت برگشته مربوط به دوره قاجار نیست ، همین چند سال پیش اتفاق افتاد
پی نوشت : وی - آیت الله ملک حسینی نماینده استان کهگیلویه و بویر احمد در مجلس خبرگان رهبری و نماینده ولی فقیه در استان - در ادامه افزود : بچه ها اکنون به فکر مرگ پدر هستند و به باباهای خود فحش می دهند و این از اثرات موسیقی در خانواده هاست.
پی نوشت دو : آیت الله ملک حسینی قبل از جمله مذکور که در جمع پرسنل شرکت برق استان در یاسوج بیان شده بود ، فرمودند : موسیقی در هر خانه ای رفت نفاق ایجاد می کند و مهر و محبت را از خانه ها می گیرد . خبرگزاری ایلنا
پی نوشت سه : قضیه آن بزرگ و نی زن بخت برگشته مربوط به دوره قاجار نیست ، همین چند سال پیش اتفاق افتاد
۴ نظر:
سلام
همین آقای ملک حسینی در انتخابات پارسال خودش را برای مهدی کروبی ... داد!
خوب که طرف پیانو نمیزد که میز هم داشت... پستای بی مخاطب اسم خوبیه البته بی مخاطب بی مخاطب هم نیست مخاطبش یه نفره که خودش میدونه و من ارتباطشو با هرکدوم از آشناهای مشترکمون تکدیب میکنم.باشه؟
خوب که طرف پیانو نمیزد که میز هم داشت... پستای بی مخاطب اسم خوبیه البته بی مخاطب بی مخاطب هم نیست مخاطبش یه نفره که خودش میدونه و من ارتباطشو با هرکدوم از آشناهای مشترکمون تکدیب میکنم.باشه؟
من روایت دیگری شنیدهام و آن اینکه ملک عصبانی فرمود که وسیلهی موسیقی هر نوازنده را بما تحت او فرو کنند اما امر میسر نشد مگر وسیلهی نیزن.
بار دیگر که با شنیدن آهنگی شاد شد بفرمود تا درون وسیلهی هر نوازنده را پر از سکهی زر کنند و چنان مگر وسیلهی نینواز.
امان از قهز و مهر دیکتاتورها!
ارسال یک نظر