۱ فروردین ۱۳۸۸

اي بهار ...

امروز اول فروردین ماه و اولین روز از سال 1388 است و اولین مطلب فیدوس در سال جدید هم شعری است با گویش لری و سروده حمزه ولوی * (با کسب اجازه غیر رسمی از ایشان ) که در ابتدای دهه شصت سروده شده و به نوعی حال و هوای آن سالها را دارد . با یادی از درگذشتگان 87 ( اردشیر دوست خوبم که در خرداد رفت و سلمان برادرم و همایون برادر زاده ام که در مرداد 87 رفتند و یادی از برادر بزرگترم فایز که اوهم در مرداد رفت ، اما بیست سال پیش و در مرداد 67).
از آنجایی که کار ترجمه شعر کاری دشوارو تخصصی است و این مهم نیز از عهده من خارج بود به ترجمه لفظ به لفظ کلمات کلیدی شعر اکتفا کردم که درپاورقی * آمده است .

" اِی بهار اَرچی بهار پارِیَ
نیخِمِش هرگز بیایه خوارِیَ
هر بهاری بلبلش وا بی کَلا
صَد زِمِهسون اَر بیا ایخوم نَیا
او بهارینَ که مو بَندیرِشُم
روز وشو و شو و رو مِن ویرِشُم
مال گُل ایبویِ هیبَی چشمه سار
بلبل اینالِ سَر گل زار زار
کُل دَم دارِ اینویس یادبود
چشمه مِن کُه ایگریوِ رود رود
سَوزِ سَوز ایبویِ مِن دَشت و دَره
گِمبِلک ایندازِ مِن ری دَیش بَره
طوفِ کُه ایریزِ شُر شُر بیقرار
لاله سرخ ایدَرایِ داغدار
آبی وَیبو آسمونِ مثلِ قیل
چَرتَ قُرچی ایزنِِ زلفِ چَویل
خوُشِ گندم کََم کََمَک دونی ایکنِ
باد اِیا وُ زُلفِشَ شونَی ایکنِ
چَرتَ قُرچی او چَویلَل سی تِنِ
داغ دَم او لاله یَل مِن دل منِ "



"حمزه وَلَوی"

پاورقی:
*شعر " ای بهار ..." سروده حمزه ولوی از شاعران بومی سرای استان کهگیلویه و بویر احمد است که البته دیر سالی است که دل به شعر گفتن نمی سپارد به دلایلی لابد که بر ما هم معلوم نیست . حمزه ولوی دکترای شیلات داشته و اکنون ساکن شیراز می باشند . شعر "ای بهار ..." به گویش لری بویراحمدی سروده شده است .
*پاری : پارسالی – نیخمش :نمی خواهمش – کلا: کلاغ – زمهسون : زمستان – بندیر: منتظر – ویر: یاد – مال: ایل – ایبوی : می اندازد – هیبی : کنار، بغل – کُل: دارکوب – گِمبِلَک : جست و خیز – دیش: مادرش – طوف کُه: آبشار کوهستان – ایدرایِ: بیرون می آید – قیل : قیر – چَرتَ قُرچی: نوعی زلف آرایی عروسان در گذشته –
چَویل : بوته ای است که در بهار در رشته کوه زاگرس می روید – خوش : خوشه – دونی ایکنه : دانه می کند –
شونی ایکنه : شانه می کند

۱۰ نظر:

ناشناس گفت...

ایکاش لااقل این شحر زیبا شنیداری بود که برای امثال من خواندنش هم سخت است دوست گرامی فرصت را غنیمت شمرده با عرض تبریک عید سال پرباری برایتان آرزومندم.

ناشناس گفت...

واقا فوق الاده سروده، من که کلی خوشم آمد.
نوروز، یادگار ایران باستان مبارک.

ناشناس گفت...

سلام
سال جديد .با شاد كامي

ناشناس گفت...

برای حسین و با تشکر از حضور او : در صورت امکان شعر " ای بهار ..." با صدای شاعر آن ، آقای ولوی در فیدوس گذاشته می شود .

ناشناس گفت...

سلام
از لطف شما ممنون:)
اون پاورقی خیلی مفید بود.
بهار نو باز هم مبارک

ناشناس گفت...

سلام اقارضا سال نوی شما مبارک باشه .خودت و خانوادده ات سالم وتندرست باشید.من گرچه در زمستان متولد شدم وهمیشه زندگی زمستانی داشتم اما عاشق بهارم

ناشناس گفت...

شعرو درست نوشتی؟؟؟؟/
چَرتَ قُرچی: نوعی زلف آرایی عروسان در گذشته *کامل نیست .در واقع کوتاه کردن تا بنا گوش که معمولن تکه تکه واین کار به صورتیست که زلف از زیر روسری در میرود والبته در این تصویر که شاعر به قصد شبیه کردن چویل به بوی خوش موی کوتاه شده ی تازه عروس (معشوقه) که باتوجه به دوبیت اول معشوشه ی جمعی و... هم هست. نزدیک کردن طبیعت به زنانه ی درونش زیباست در این شعر . ممنون

تیغ تیغی گفت...

رضا جون باور میکنی که نتونستم حتی یه بیت از این شعر رو بخونم...؟

عبداللطیف عبادی گفت...

لالهء سرخ ایدرایه داغدار

ناشناس گفت...

تیغ تیغی یاد می گیری...