با توجه به احتمال ایجاد لرزه و البته پس لرزه در مردم شریف ایران پس از انتخاب و میل خربزه ، بزرگان قوم تصمیم گرفتند که هندوانه را جایگزین خربزه کنند . البته این جایگزینی به سادگی انجام نگرفته و با سوالات بسیاری همراه شد . از جمله یکی از بزرگان عقیده داشت که انتخاب هندوانه سر بسته کار بسیار دشواری بوده و با ریسک زیادی همراه است ، بزرگ مذکور در ادامه به درگیری های زن و شوهری اشاره کرد که در طول تاریخ بر سر خرید هندوانه پیش آمده است . در تایید اظهارات بزرگ مذکور یکی از میانسالان قوم که در جلسه حاضر بود به خاطره ای شخصی اشاره کرد و گفت که چند سال پیش و در ابتدای ازدواجش یکبار بر سر همین مسئله تا مرز طلاق هم پیش رفته بود .در این هنگام ریش سفید قوم به مطلب مهمی اشاره کرد و گفت که اولا هندوانه به شرط چاقو برای همین مواقع است و دیگر اینکه هندوانه ما قبلا یکبار باز شده و مزه آن تقریبا بر همگان معلوم است . سخن ریش سفید قوم به پایان نرسیده بود که یکی از انتهای مجلس و با صدای بلند گفت که اتفاقا اشکال کار در همینجاست !یکباره همه سرها به سمت صدای مذکور که در انتهای مجلس بود ، چرخید و همه یکصدا گفتند : چه اشکالی؟ فرد انتهای مجلس که معلوم نبود ریش سفید است یا میانسال گفت : هندوانه ای که یکبار و آن هم در چندین سال پیش باز شده الان به چه دردی می خورد ، آیا هندوانه مذکور نارس بوده که حالا رسیده و یا اصلا حالا قرار است که پوست آن را بدهیم به ملت که میل کنند ؟!
ریش سفید قوم ناگهان برآشفت و با عصبانیت گفت : مرد حسابی پوست هندوانه کجا بود ، این حرفها چیست که می زنید ، هندوانه ما بعد از استفاده درآن دوره خاص بنا به علتی معلوم دوباره بهم آمده و در جایی مناسب قرار گرفته برای همچنین روزی ! جایی که نه جریان هوا وجود داشت و نه تابش آفتاب ، و همین است که هندوانه ما اینچنین تازه مانده است ؟
سخن ریش سفید قوم که به پایان رسید ، جوانکی از گوشه مجلس گفت : حالا نمی شود که نه خربزه بدهیم به ملت و نه هندوانه ، بهتر نیست خرمالو را امتحان کنیم ، هم جدید المزه است و هم خاصیت دارد . گفتن این جمله با فریاد و هیاهوی جوانان حاضر در مجلس همراه شد ، اما این هیاهو با خاموش ...خاموش ریش سفید قوم فرو نشست . خرمالو بدون هیچ حرف و حدیثی رد شد . و سرانجام رای بزرگان قوم بر انتخاب هندوانه به ظاهر سربسته برای خوراک تابستان آینده مردم قرار گرفت .
ریش سفید قوم ناگهان برآشفت و با عصبانیت گفت : مرد حسابی پوست هندوانه کجا بود ، این حرفها چیست که می زنید ، هندوانه ما بعد از استفاده درآن دوره خاص بنا به علتی معلوم دوباره بهم آمده و در جایی مناسب قرار گرفته برای همچنین روزی ! جایی که نه جریان هوا وجود داشت و نه تابش آفتاب ، و همین است که هندوانه ما اینچنین تازه مانده است ؟
سخن ریش سفید قوم که به پایان رسید ، جوانکی از گوشه مجلس گفت : حالا نمی شود که نه خربزه بدهیم به ملت و نه هندوانه ، بهتر نیست خرمالو را امتحان کنیم ، هم جدید المزه است و هم خاصیت دارد . گفتن این جمله با فریاد و هیاهوی جوانان حاضر در مجلس همراه شد ، اما این هیاهو با خاموش ...خاموش ریش سفید قوم فرو نشست . خرمالو بدون هیچ حرف و حدیثی رد شد . و سرانجام رای بزرگان قوم بر انتخاب هندوانه به ظاهر سربسته برای خوراک تابستان آینده مردم قرار گرفت .
پی نوشت :چند لحظه پیش چاپاری از بلاد قم رسید و خبر داد که احتمالا ، شاید ، بعید نیست ، به احتمال قریب به یقین خربزه باز هم جای هندوانه را می گیرد . بزرگان قوم تا این لحظه علتی برای این تغییر عقیده ذکر نکرده اند .شما منتظر تغییرات دیگر هم باشید ، طرفداران هندوانه به هیچ وجه نگران نباشند ، هیچ چیز صدر درصدی وجود ندارد.